یک : گاهی حق الناس به اندازه نصف کردن یک آجر و دورانداختن یک ته دست گچ است.
استاد جعفر علایی بنا می گفت: مدتی مرحوم حسین بلالیپیش من کارگری می کرد. خیلی دقت می کرد و روی مصالح ساختمانی وسواس داشت اگرکسی یک آجری را پرت می کرد که ممکن بود بشکنه؛ ناراحت می شد. می گفت: صاحبش براشپول داده ضرر می کنه حق الناسه. یه مقدار کم گچ ته دستش را هم دور نمی انداخت.
دو: گاهی به بهشت بردن کسی به اندازه ترک موتورگرفتن یک نفر تا مسجدی چند کوچه آنطرف تراست.
مرحومصدرالدین بلالی را یک بار نماز ظهر درمسجد امام علی علیه السلام دیدم. اذانگفته بودند و مردم منتظر امام جماعت بودند. نیامد. ایشان گفت :من می رم یه مسجددیگه هر کس میخواد بیاد بریم نماز خوبه به جماعت خونده بشه. ترک موتورش راهافتادیم مسجد قائمیه و نماز را به جماعت خوندیم
سه: گاهی مهربانی یک لبخند است که سالها در قلبکودکان می ماند و یاد آن حال آدم را تاسالهای سال و زمان پیری، خوب می کند.
مرحوم حاج ماشاالله بلالی پدر این دو بزرگوار راتقریبا از بچگی می شناختم. یک کشاورز با عرقچین سفید روی سرش و پیراهن بلند سفید که سوار موتور سوزکی 125آبی رنگ با خورجین بزرگو احیانا با یک چادرشب علف به خانه برمی گشت.
هیچ گاه چهره خندان او را موقع را فراموش نمی کنم کهابروهایش را بالا می انداخت و با مهربانی و لبخند جواب سلام ما را می داد. روحشانشاد.
حواسمان به کوچک ها، کم ها و کودک ها باشد.
شب یلدای غیبت امام زمان عجل الله تعالی فرجه
یک ,نماز ,مسجد ,مرحوم ,جماعت ,گاهی ,می کرد ,حسین بلالی ,به اندازه ,به جماعت ,مرحوم حسین
درباره این سایت